جستجو

داستان شاخ

داستان شاخ

به قلم سیاوش یالپانیان (کارشناس حیات‌وحش)

 

هر چند “شاخ بودن” در دنیای آدمیان، حائز اهمیت است و این روزها در جلوی دماغ همه‌ی ما انواع شاخ‌های مجازی و حقیقی تردد دارند اما “شاخ داشتن” در دنیای جانوران، حائز اهمیت بیشتری است و این اهمیت تا آنجاست که کارشناسان، شاخ را همپای سبیل در دوره‌ی “پهلوانان نمی‌میرند” تلقی کرده! و گفته ‌اند شاخ به همان اندازه‌ی سبیل در آن دوران اهمیت داشته. هر چند نگارنده کاری به این ندارد که آیا واقعا هر کسی سبیل داشته، مرد بوده یا نبوده و یا اصلا خودِ همان مرد بودن، چه معنایی داشته و اصلا معنایی داشته یا توهمی بیش نبوده؟! بنابراین نگارنده وارد این مقوله نشده و به همان شاخ می‌چسبد و لذا به ادامه‌ی نگارنده توجه بفرمایید (منظور، ادامه‌ی عرایض نگارنده می باشد).

در دنیای جانوران موجودات شاخدار کم نداریم، چه در قاره معظم آفریقا که مخزن انواع شاخداران و بی‌شاخان است و چه در همین ایران خودمان. با این‌همه در این بین، خیلی؛ و حتی بیشتر، به آهو جفا شده است. چه بسیاری از آدمیان که می‌پندارند آهو همسر محترمه‌ی گوزن بوده و این‌ دو دیری‌ست که به عقد هم درآمده و سالهاست که به خوشی در کنار هم روزگار می‌گذرانند، که باید عرض شود:

اصلا هم اینطور نیست! و اینها هر کدامشان سر و همسر جداگانه‌ای داشته و اصولا هیچ کاری به کار هم ندارند.

 

برای روشن شدن موضوع در همین بدایت امر عرض شود که آهو و گوزن، زن و شوهر یکدیگر نیستند. لذا انقدر سر به سر این‌ دو بزرگوار نگذارید، هر چند شما مقصر نیستید‌ها. تقصیر بیشتر گردن شعرا و قدمای ماست که هر چه آدم خوشگل دور و برشان بوده را به انواع اجزا طبیعت شبیه می‌دیدند و این وسط پوست استعاره‌ی “چشم آهووَش” را پاره کرده‌اند بسکه هی چشم یارشان را به چشم‌ آهو، مانند دیدند و شما هم به تعصی از ایشان خیال کردید لابد آهو چون خوشگل است پس حتما بانوی مخدره‌ی گوزن بوده و گوزن، آقاییِ ایشان به حساب می‌آید که همانطور که قبلا عرض شد، این دو هیچ صنمی با همدیگر ندارند؛ که دلایلش را عرض می‌کنم!

– اول اینکه محل آهو‌ اینا، در دشت و بیابان‌های وسیع و بی‌فریاد است و در اصطلاح آهو “دشت‌زی” بوده و با محله‌ی گوزن‌اینا که در جنگل‌های انبوه می‌باشد، کلی فاصله دارد، لذا این دو علفخوار اصولا همدیگر را نمی‌بینند که زبانم ‌لال بخواهند ماجراهای خاک‌برسری با هم پیدا کنند. – برهان بعدی اینکه در دنیای طبقه‌بندی جانوران، آهوها، دور از جان شما به خانواده‌ی “گاوسانان” تعلق دارند و گوزن‌ها به خانواده‌ی “گوزن‌سانان”.

و اتفافا از مهم‌ترین تفاوت‌های بین این دو خانواده‌ی محترم، همانا شکل و خصوصیات شاخ است.

از خانواده‌ی محترم ‌گاوسانان در ایران خودمان آهوها، گوسفندهای وحشی و بزهای وحشی را می‌توانیم نام ببریم: 1- شاخ این حضرات، ساده و بدون انشعاب است. بر خلاف شاخ گوزن‌ها که کلی قر و قمبیل و شاخک و انشعاب دارد. 2- دیگر اینکه شاخ گاوسانان یا همان آهو‌ها تو خالی است، یعنی آنچه به عنوان شاخ می‌بینید غلافی‌ست که روی زائده‌ی شاخ مانند کشیده شده و همیشگی و دائمی‌است؛ درست برخلاف شاخ گوزن‌ها که تو پُر است و موقتی‌ست و هر سال اواخر زمستان می‌افتد یا مثلا اگر قشنگتر بخواهیم بگوییم: خزان می‌کند.

لذا کلا سیستم این دو علفخوار با هم متفاوت است و هر کدامشان برای خودشان مستقل بوده و سر و همسر جداگانه‌ای داشته و اصلا هیچ کاری به کار هم ندارند. آهوها، نر و ماده دارند و مثلا در گونه‌ی آهوی گواتردار ایرانی، نرها شاخ دارند و ماده‌ها شاخ ندارند یا در آهوی هندی که به آن جِبیر هم‌ می‌گویند، آهوهای ماده بفهمی نفهمی شاخ کوچکی دارند. و همه‌ی اینها عرض‌ شد که گفته شود آهو همسر محترمه‌ گوزن نیست. گوزن‌ها خودشان جداگانه و آهوها هم همان‌طور به صورت سوا سر و همسر جدا دارند. لذا دست از سر این دو علفخوار بینوا بردارید و هی و همواره این دو را به بیخ ریش هم نبندید.

با تشکر باقی بقایتان

کـاتب فدایتان